تاریخ انتشار : یکشنبه 3 تیر 1403 - 8:44
کد خبر : 8862

دلزدگی مردم پاشنه آشیل اصلاح طلبان در انتخابات

دلزدگی مردم پاشنه آشیل اصلاح طلبان در انتخابات
۱۹ سال پیش بود، در روزهای پایانی دولت اصلاحات سیدمحمد خاتمی، آن روزها که از نگاه بسیاری از تحلیلگران و جمع کثیری از کارشناسان و مردم، قطار جمهوری اسلامی ایران بر ریل توسعه و پیشرفت در حال جای‎گیری بود و تصور بر این بود چشم‌اندازهای ترسیم‌شده از جمله چشم‌انداز ۱۴۰۴ قرار است محقق شود؛ انتخاباتی با تکثر کاندیداهای اصلاح‌طلب و اصولگرا برگزار شد و در کمال ناباوری نام محمود احمدی‎نژاد به‌عنوان رئیس‌جمهوری نهم از صندوق رای بیرون آمد.

به گزارش پایگاه خبری تیترنیوز، وقوع چنین رخدادی در عرصه سیاسی کشور آن هم با توجه به موقعیت قوی با پشتوانه اجتماعی بالای خاتمی به‌عنوان رئیس‌جمهوری دوره هفتم و هشتم و رهبر جبهه دوم خرداد و همراهان او در مجلس ششم بحث‌های بسیاری بر سر اینکه چه شد که بعد از این دوره طلایی حضور جناح موسوم به چپ که در این تاریخ دیگر با نام اصلاح‌طلب شناخته می‎شدند، فضای اجتماعی و سیاسی جامعه به سمتی برود که اصلاح‎طلبان و گزینه‌های آنها شکست بخورند و نتیجه صندوق نه حتی چهره‎ای از راست سنتی که رقیب دیرین این جریان بوده است، بلکه چهره کمتر شناخته‎شده از جریانی که اگرچه زیر پرچم اصولگرایی سینه می‎زند اما به گفته بهزاد نبوی اگر بخواهیم اصطلاحی در پهنه سیاسی برای آن عنوان کنیم؛ احمدی‌نژاد و حلقه حامیان آن برگرفته از جریانی با عنوان «چپ جدید» هستند.

این روزها ما به فاصله ۱۹ سال و با تجربیات دو دهه درگیر انتخابات ریاست‎جمهوری دیگری هستیم که برخی تحلیلگران به احتمال تکرار تجربه ۸۴ هشدار می‎دهند. البته که انتخابات ۱۴۰۳ و ۱۳۸۴ اختلافات بسیاری دارند. از جمله اینکه در آن سال‌ها مردم با توجه به تجربه ۸ساله دولت اصلاحات و بهبود نسبی ایجادشده در زندگی، تصورشان بر این بود آن قطار قرار گرفته بر ریل، به آسانی از مسیر خارج نمی‎شود و یا اینکه اصلاح‌طلبان آن‌چنان به ثبات موقعیت خود در جامعه اعتماد داشتند که نگران از چنددستگی‌ها و حضور کاندیداهای مختلف نبودند(همین هم یکی از عوامل ناکامی آنها در انتخابات آن سال شد)؛ در دور دوم هم بخشی از این جریان اگرچه تلاش کردند دوقطبی ایجادشده بین اکبر هاشمی‌رفسنجانی و احمدی‌نژاد را به نفع خود با حمایت از هاشمی به نتیجه برسانند اما به دلیل فضاسازی‎های پیش از انتخابات و چنددستگی‌ها، شد آنچه نباید می‎شد.

با این تجربه بسیاری از تحلیلگران پذیرفتند که تکثر کاندیدا از جمله مهمترین علت عدم موفقیت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری است. از وقایع و اعتراضات و هر آنچه در انتخابات ۸۸ رخ داد بگذریم، سال ۹۲ هم ایستادن تمام‌قد اصلاح‌طلبان پشت سر حسن روحانی و انصراف محمدرضا عارف به پیروزی این جریان که عملاً بعد از ۸۸ امکان حضور سیاسی با گزینه‌های مطلوب خود را نداشتند منجر شد. ۱۴۰۰ هم که گزینه حداقلی بود و نه ائتلافی رخ داد و نه امکانی برای مجاب کردن جمع کثیری از اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات.  سال ۱۴۰۳ و اعلام نتایج تاییدصلاحیت‌ها نشان داد که بالاخره در انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم اصلاح‌طلبان گزینه‌ای در چارچوب اصلاح‌طلبی دارند (حالا شاید گزینه حداکثری آنها نیست اما می‌تواند ائتلاف‌ساز ‎ باشد) و حالا اصلاح‌طلبان با توجه به موقعیتی که بنابر عملکرد شورای نگهبان با آن روبه‌رو هستند؛ متفاوت از سال ۸۴ تعدد کاندیدا ندارند و فقط مسعود پزشکیان را در میدان رقابت به‌عنوان گزینه در اختیار دارند؛ اما مشکل چه هست که تحلیلگران نگران شوکی مانند ۱۳۸۴ هستند؟

اولین مسئله و مشکلی که اصلاح‌طلبان با آن روبه‌رو هستند و نگران‌کننده است، بی‎رغبتی بخش قابل توجهی از جامعه به شرکت در انتخابات است که اتفاقاً بخشی از پایگاه رای آنها هم به شمار می‎روند؛ موضوعی که در روزهای منتهی به انتخابات ۲۷ خرداد و سپس ۳ تیر ۸۴ نیز نه به شدت امروز اما تا حدود قابل توجهی با آن ‌روبه‌رو بودند و در نهایت هم عامل مهمی درعدم موفقیت آنها به‌ویژه در دوره دوم آن انتخابات بود.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اخبار سیاسی

فرهنگی

تبلیغات